سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتشار فیلم‌های دوربین مداربسته در شبکه‌های اجتماعی


 

  • انتشار فیلم‌های دوربین مداربسته در شبکه‌های اجتماعی

    «آنتونیو» پس از اخراج از کارخانه و تجربه تلخ بیکاری، برای چسباندن آگهی روی دیوارهای شهر رم استخدام می شود. البته شرط استخدام، داشتن دوچرخه است ولی دوچرخه او در گرو بانک است. او ملحفه های خانه اش را می فروشد تا دوچرخه اش را آزاد کند. در روز اول استخدام، دوچرخه آنتونیو به سرقت می رود. بیشتر فیلم روایت یأس، حقارت، سرگشتگی و ناامیدی آنتونیو و پسر نوجوانش برونو است که در کوچه های رم و زیر آفتاب به دنبال دوچرخه می گردند. در اواخر فیلم آنتونیو در کمال ناامیدی و یأس، تصمیم می گیرد تا دوچرخه ای را بدزدد ولی در همان ابتدای کار مردم پی می برند و داد و هوار راه می اندازند و او را می گیرند. عابران در مقابل چشمان پسر، پدر را کتک می زنند و بابت این کار شدیدا ملامتش می کنند.

    هدفم از نوشتن متن بالا چیز دیگری است.

    هموطن عزیز. کاسب محترم. خیلی خوب است که محل کسب شما به دوربین مدار بسته مجهز است. ولی خواهش می کنم فیلم پدران، مادران یا جوانانی را که به شکل پنهانی از مغازه یا فروشگاهت چیزی برمی دارند و در جیب یا کیف یا زیر چادرشان می گذارند را در شبکه های اجتماعی منتشر نکن.

    اگر نمی توانی در مقابل وسوسه انتشار آن مقاومت کنی خواهش می کنم چهره آنها را کاملا محو کن. انتشار چهره آنان نه تنها منصفانه نیست بلکه ظالمانه است. تو با انتشار این فیلم که شاید اولین سرقت آنان از سر ناچاری باشد آنان را به سنگین ترین مجازات محکوم کرده ای قبل از آنکه با دادگاه و قاضی مواجه شوند. لحظه ای تصور کن که فرزندان آن مادر یا پدر در شبکه های اجتماعی فیلم والدین خود را به هنگام دزدی در فروشگاه ببینند! تو از این موضوع خوشحال می شوی؟

    به راستی از کجا می دانی که آنها همان آنتونیوی قصه دسیکا مردمانی مأیوس، ناامید و سرخورده نیستند که زندگی شان چپاول شده است؟

    * جامعه‌شناس

    * منتشر شده در کانال تلگرام نویسنده 26 شهریور 1398